دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

غریبگی

ساده ام  

و چه زیاده  

که در میان   

        چشم تر خندانت  

                و شیرین لب سرخ شکرخندت  

غریبگی که چه عریان بود 

و چه تلخ 

ندیدم 

یا 

بدتر 

ندیده گرفتم  

و حالا رنجی حتا بیشتر حتا از قبلتر

 

 

(وعجیب که دلتنگم 

با این که به حسابی در شمار مرده ها هم قرار گرفته ام، 

و 

این فرصتی است شاید مغتنم برای دستکم خودشناسی. 

فاتحه ام فراموش نشود و نذر شکلات تلخ)

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد