دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

پاریس- برخورد اول

با خنده هایی از آمریکای لاتین مثلا برزیل

دختری از اسلواکی 

در قطاری از آمستردام به پاریس

از کتابی به زبان اسپانیایی

چیزی به زبان انگلیسی دست و پا شکسته اش برایم می گوید

و سر تکان می دهم که یعنی فهمیده ام

میان چشمانش به جست و جوی آشنایی

شک میان دعوت کردن و دعوت شدن به فنجانی قهوه در هر دوی ما می دود و سریع دور می شویم

راهی جایی بود شاید آرژانتین برای پیشرفت در زبان اسپانیایی

من بی راهی و جایی و مقصدی و بی چشم انتظاری چون همیشه


پس نوشت: پاییزی چندباره  و من در آستانه ی گریستنم مدفون در بوی قهوه ی فوری

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد