دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

تجربه ی بچه گربه ای

پنجه های بچه گربه ی تازه متولد شده در ارتفاع یک متری از پای درخت تنومندی گیر کرده بود، بی توان بالا رفتن و یا جرات رها کردن و میوهای خسته و هراس زده ای که به شیون نوزادی نورس میماند و احتمالا مادر گم شده اش را به کمک میخواست.

پشت گردنش را که گرفتم هنوز نمیدانست که باید مقابله کند یا به رها شدن از فشار بی امان جاذبه تن دهد. مقاومتی نکرد. توانی هم نداشت برای مقابله.

بعد از به زمین رسیدن باز شروع کردن به ناله کردن و حتی توانی برای برگشتن و نگاه کردن بهمن را هم نداشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد