دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

آبی

ای

گرمترین آبی


ای

مست ترین شادی


ای

سبزترین دیدار


ای

یادترین رویا

شادی

لذت بچه گانه ی گربه ای که تازه بالا رفتن از درخت را آموخته

بدترین روز دنیا

همیشه مسابقه ای بوده برای بدترین روز دنیا بین 16 شهریور  90 و 17 فروردین 92

ویرانم

ویرانم

چونان شهری بعد طوفان


مرغزاری

از پس آماج دسته ای ناشمار ملخ


نیشابورم

بعد رفتن  م غولان

آمدندم و کشتندم و بردندم و سوختندم


بم م

شش صبح پنج دی


آوازم

در گلویی بریده ی

کودکی سوری


شعرم

در هجوم بی واژگی

تکرار


آسمانم

تهرانی غبار زده


مادر م

در سوگ هزاران فرزند

آمده و نا آمده


رنجم

بودگی را


دردم

زخمی ناسور


رودی بی آب

مجنونی بی  "لیلا"

خروشی بی هجا


برهنه ام در سرمای کوهستان ضحاک