دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

دلتنگی

درختان

لرزان از باد پاییز نیامده

پنجره ای که بسته ام بروی خودم

سکوت آزمایشگاه در آغوش وزوز هواساز

چه خوب بود اگر

گرمای دستانت


((به پرنده ای فکر میکنم

که آسمان ندارد

میفهمی؟))


دلم میخاهد باد صدایت را بیاورد

چرا اما؟


کاش میشد باز؟


چشمانم درد میکنند

به گمان تشنه اند باز و هنوز

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد