دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

سه گانه من

اول- خانه تو نیمه شب 

پتو را به سختی به دور خود پیچیده ای و از درد عمل به خود پیچیده ای

میپرسی: برای تا همیشه کنارم میمانی؟

جوابی می دهم که دوست نداری بشنوی اما دروغ نیست

نمیدانم

گریه میکنی و نفرین و گریه تا صبح که کنارت می مانم

بعدها معذرت میخاهم که در آن شرایط چنان حرفی زدم


دوم- بعد از ظهر نزدیکیهای هفت تیر 

بعد از کار و ولگردی میپرسی کنارم میمانی

پاسخ همان است که بود

نمیدانم

پرسش بعدی بر سر آنی که تنها مانده چه می آید؟

نمیدانم

این بار اشکی نیست آه اما بسیار و نفرین برایم


سوم- شب هر یک تنها، من رفته ام به تنهایی

پرسشی نیست، پاسخی نیز

"من فکر میکنم تنها به این دلیل اینجا می آمدی که جایی برای ماندن داشته باشی"




من با جستجوی پاسخی برای این پرسش و این که از کجا آمده این تهمت و چرا؟


تو با دیگری اما


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد