دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

دیگرانه ها

هر یک دیگرانیم، دیگران تنهای بسیار

گوگول من و موشومی او

فکر میکردم حداقل حالت تهوعم از بین برود

اما گویا یا ربطی نداشته یا اثراتی حتا عمیقتر داشته بر جاهایی که نمیدانم


چه خنده ام می گیرد زوجهایی می بینم که فدای هم می شوند

مهربان

دوست داشتنی

و "بی همتا" می خانند یکدیگر را


و چه حالت تهوعی


معلم عشق

و چه احمق من

عشق اما دروغی مردانه است به گمان


خنده و تهوع



هنوز اما در جستجو ؟؟؟

به گمان در پایانی چون هری هالر


راهی که نیست

جز سکون


و دروغی به نام حقیقت


دروغگوهای بسیارتر

خودخاهی شاید بیشتر یا ترس

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد