-
جادو
دوشنبه 24 خردادماه سال 1395 18:33
دورهای دلم تو را می خاند جادویی سیاهی چشمانی که رنگ بزند چون قلم مویی سیاهی های کدر کهنه جان جهانم را آبی با دانه های پوست پرتقالی سبز سیر جنگلهای بلوط زرد ایرانسلی رنگهای معطر زنده گی که حتا نامشان را فراموش کرده ام
-
رقص بر واژه ها
دوشنبه 10 خردادماه سال 1395 11:57
رقص واژه ها بر نتها بالرین خسته تا برای ابد می ایستد ناگهان بر خیسی نتی تنها بر پاهایی با انگشتنانی خونین دستانی آویزان نه اما در آغوش باد رها سفیدی چروک لباسهای نخ نما زرد تیره مرگ من در برابر آینه زمان
-
سفر جاده ای ۲
دوشنبه 3 خردادماه سال 1395 18:41
-
خاطرات
چهارشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1395 21:57
ما خاطرات را می سازیم یا خاطرات ما را زمان ایستاده پشت کلیسایی در ارمنستان میان دو فنجان چای
-
بهشت دیگران
سهشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1395 08:58
اینکه جهنمی که ما در آن زندگی میکنیم بهشت بسیاری از دیگران است بیشتر باعث تاسف است تا خوشحالی
-
ریشه ها ورانه ها
شنبه 18 اردیبهشتماه سال 1395 10:59
رانه های عاطفی از کجا می آیند؟ پاسخ به تعداد انسانها خواهد بود؟ ریشه حرفهایی که گفته می شوند و گفته نمی شوند انسان موجودی که خیال می آفریند؟ انسان ها واژه درستی است واژه ها از کجا زاییده می شوند؟ برداشتهایمان از چیزی که گفته می شود شخصیت ما را شکل می دهد چیزی که شخصیت نامیده می شود در پس پرده ای از ناتوانی زبانی در...
-
S e x and the other things
شنبه 4 اردیبهشتماه سال 1395 23:48
S e x Is Words just Words But the other things may name it concept Or The truth Or simply way Is nameless Even meaningless Just sensation Pure feeling Which is lost Which I hadn't.
-
Body Guard
دوشنبه 30 فروردینماه سال 1395 09:36
-
سفر جاده ای 1
یکشنبه 22 فروردینماه سال 1395 16:23
-
ویران
یکشنبه 15 فروردینماه سال 1395 17:01
کناره های زرد برگی به گاه غروب پاییزی زودرس در آستانه جدا شدن از شاخه ای خشکیده بر پیرنای درختی در برابر خشک بادی سرد تیرگی بی پایان اندوه
-
بودا
دوشنبه 17 اسفندماه سال 1394 17:21
گاهی ورای بودگی بودا وار دلتنگی های زودرس بهار اگر بگزارد
-
این روزها
دوشنبه 21 دیماه سال 1394 09:16
انگار که مدام چیزی گم شده باشد غذاها طعمی را گم کرده اند رنگهایی ناپدید شده باشند ناپدید مدام دنبال بوی آشنایی بگردی که نیست اجسام بی خود و نه ناگهان زمخت شده باشند صداهایی که در افق محو شده اند رنگها همه کدر رنگها همه محو آه رنگها آه رنگها ساعتها در نوسانی بین سکون و شتابی بی انتها خلایی مدام که دست اندازی میکند تا...
-
ترس
جمعه 4 دیماه سال 1394 06:28
جنس ترسم عوض شده ازیکی مثل دیگران تبدیل شده یکی مثل دیگری
-
آذر لعنتی
چهارشنبه 25 آذرماه سال 1394 17:46
چشمانم سرخی انار پوستم ترک خوره از تنهایی پس نوشت: روی هر روزهای شهر، لایه ای ازچرم دباغی نشده اسب سیاه مرده ای کشیده اند
-
نیمه شب پاییز
پنجشنبه 28 آبانماه سال 1394 14:03
آویزان از خیسی باران خورده ی آسمان ستارگان پرنور
-
من بی داستان
دوشنبه 18 آبانماه سال 1394 11:23
-
تاوان
جمعه 8 آبانماه سال 1394 11:30
یک- فرض بر این است که یادداشت اخیر"تاوان" برای من بوده و نه "عشقهای بیشمار" پس از من، پاسخ نیز به فراخور این فرض است. دو- یادآوریها گاهی برای به یادآوردن نیست برای نشان دادن رخدادهای نادیده انگاشته شده است، آنهایی گویی که هرگز رخ ندادهاند. سه- دوستان اینترنتی و تلفنهای شبانه و دوستان هندی و...
-
قصه کهنه
دوشنبه 27 مهرماه سال 1394 10:04
-
شادی ناگهان
شنبه 18 مهرماه سال 1394 10:23
یافتن ناگهان چیزی که فراموشش کرده ای حتا وجودش را، چه لذت بخش است.
-
رشد؟
سهشنبه 7 مهرماه سال 1394 09:00
زمان خط زدن آرزوها رسیده است؟ پس نوشت: برای رسیدن به بعضی باید از بقیه گذشت؟
-
نورون های آیینه ای و یا راههای فیزیکی همدلی
شنبه 4 مهرماه سال 1394 08:20
اگر فرضیه های مرتبط با نورونهای آیینه ای درست باشند، بزرگترین اکتشاف زمینه ی روانشناسی، انسان شناسی و اصولا هر شاخه از هر آنچه که علوم انسانی نامیده می شود به شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت بعد از مدتها و برای مدتهاست که هیجان زده ام انسانها برای همدلی سیم کشی فیزیکی شده اند همدیگر را نه تنها از روی حرفها که نگاهها و...
-
کاکایو
دوشنبه 23 شهریورماه سال 1394 10:34
آدمها قبل از کاکایو و چای چجوری زنده بودن
-
احساس
یکشنبه 22 شهریورماه سال 1394 11:57
"احساس می کنم بعد از سفر ترکیه فقط به خاطر خانه با من مانده ای" پس نوشت 1: پس نوشتهای آتی اضافه خاهند شد پس نوشت 2: چطور کسی با احساسش در مورد احساس "دیگری" قضاوت میکند؟ امکان پذیر است؟ پس نوشت 3: همه ما در تاریکی شبیه هم هستیم ؛ جمله ای تکراری اما کارآمد برای آدمهایی که مدام دیگران را به "پول...
-
حس
شنبه 21 شهریورماه سال 1394 10:18
نمی دانم بیشتر خسته ام یا غمگین
-
کرانه
چهارشنبه 18 شهریورماه سال 1394 06:48
من و شب در کرانه ی تنهایی گرم دریا
-
جستجو
جمعه 13 شهریورماه سال 1394 01:06
آنچه میجویم دورتر و محوتر میشود تا جایی که حتا دیگر شک دارم چیزی را میجویم گمشده ام کدامست شور زیستن در 12 سالگیم خشکید؟
-
تن
سهشنبه 3 شهریورماه سال 1394 13:00
تنم نوازش مهربانی دستانی را تمنا می کند که نیست
-
شاید تو هم روزی عاشق کسی بوده ای
پنجشنبه 29 مردادماه سال 1394 11:10
-
غزل غزلها
یکشنبه 18 مردادماه سال 1394 11:27
از کی دستها شده اند شاخه های درخت ارغوان چشمها، ماه و خورشید و ستاره سیاهی تاب خورده موها، شب قد به سرو پستانها، انار بوسه به قند عطر تن به مشک آواز به صدای بلبل پاکی به سپیدی بال کبوتر خنده به سوسنی با چاه زنخ دندان به رمه گوسپندان لب به عسل مگر زنی مهربان چه کم دارد که شاعرهای همیشه عاشق تن لخت کسی شده اند شور زنانه...
-
دریای خاطرات
شنبه 10 مردادماه سال 1394 18:01
دریا خود را بر ساحل خاطراتم می کوبد نفت کشی از دور در گوشم سوت میکشد خط باریکی از نسیم خنک از هرم گرما که می گزرد بروی پوست عرق کرده ام کشیده میشود چشم که می بندم سوسکهای آسایشگاه فاز 1516 روی تنم رژه می روند چشمانم را باز می کنم فلرهای زرد و دودی انگار که نزدیک نه انقدر که بوی گوگرد خفه ام کند هر چه شب تر خفه تر مثل...